این کتاب در رابطه با عادت های بد اشاره دارد که به شما راهکار هایی می دهد آنرا به عادت های خوب تغییر دهید. کتاب عادت های اتمی نوشته جیمز کلیر می باشد.
دانلود کتاب عادت های اتمی
- نوشته شده در جمعه 30 آبان 1404 ساعت 17:29
- نسیم
- | ارسال نظر
فهرست مطالبدانلود کتاب عادت های اتمی

دانلود کتاب عادت های اتمی
معرفی …………………………………………. ………………………………………… .. ………….. ۶
فصل اول: قدرت شگفت انگیز عادات اتمی …………………. ۲۱
فصل دوم: چگونه عادت ها هویت شما را شکل می دهند (و بالعکس) …. ۴۵
فصل ۳: چگونه در ۴ مرحله ساده عادت های بهتر ایجاد کنیم ۶۴
فصل چهارم: مردی که حالش خوب نبود …………………………….. ………………………. ۸۴
فصل پنجم: بهترین راه برای شروع یک عادت جدید …………….. ۹۸
فصل ششم: انگیزه اغراق آمیز است. محیط زیست اغلب از اهمیت بیشتری برخوردار است ……………………………….. ۱۱۵
فصل هفتم: راز خودکنترلی …………………………….. …………………………………… ۱۲۹
فصل هشتم: چگونه یک عادت را جذاب و مطلوب کنیم…………… ۱۴۰
فصل نهم: نقش خانواده و دوستان در شکل دادن به عادات شما … ۱۵۷
فصل ۱۰: چگونه دلیل عادت های بد خود را پیدا کنید و آنها را اصلاح کنید ۱۷۲
فصل ۱۱: آهسته برو، اما هرگز برنگرد ……… ۱۸۹
فصل دوازدهم: قانون کمترین تلاش …………………………….. ۱۹۹
فصل ۱۳: چگونه با استفاده از قانون دو دقیقه تردید را متوقف کنیم؟ ……….. ۲۱۳
فصل چهاردهم: چگونه عادت های خوب را اجتناب ناپذیر و عادت های بد را غیرممکن کنیم
۲۲۵ …………………………………………….. ………………………………………….. …………………
فصل پانزدهم: قانون مهم تغییر رفتار………………………….. ……………………………….. ۲۴۰
فصل شانزدهم: چگونه عادت های خوب را هر روز ادامه دهیم. …… ۲۵۵
فصل هفدهم: چگونه دوستان مسئولیت پذیر می توانند همه چیز را تغییر دهند…………………………….. ۲۶۹
فصل ۱۸: حقیقت در مورد استعداد (زمانی که ژن ها مهم هستند و زمانی که ندارند) …….. ۲۸۳
فصل ۱۹: قانون گلدیلاکز: چگونه در زندگی و کار با انگیزه بمانیم …….. ……………… ۲۹۹
فصل بیستم: مشکل ایجاد عادات خوب …………………… ۳۱۱
نتیجه …………………………………………. ………………………………………… .. …. ۳۲۷
تغییر کوچک،
نتایج قابل توجه
عادات اتمی
یک روش آسان و اثبات شده
ایجاد عادات خوب و حذف عادات بد ۶
معرفی
داستان من
در آخرین روز سال دوم دبیرستان، با چوب بیسبال به صورتم ضربه خورد. وقتی همکلاسی ما تاب است
او تمام کار را انجام داد، چوب از دستش پرید و مستقیم به صورتم زد. من از یک لحظه
چیزی از برخورد یادم نیست.
چوب با قدرت زیادی به صورتم اصابت کرد و فکم شکست. این برخورد، بافت نرم
مغزم را به داخل جمجمه ام فرستاد. بلافاصله ورم بزرگی در سرم ایجاد شد. در کسری از ثانیه،
بینی ام شکسته بود، چندین شکستگی در جمجمه و دو سوراخ در چشمانم داشتم.وقتی چشمانم را باز کردم، دیدم مردم به من نگاه می کنند و به کمک می شتابند
آنها به سمت من می آمدند. به پایین نگاه کردم و متوجه لکه های قرمز روی لباسم شدم. یکی از
همکلاسی هایم پیراهن او را درآوردند و به من دادند و من از آن برای جلوگیری از جریان خون از بینی استفاده کردم.
از شکستم استفاده کردم من کاملا شوکه و گیج شده بودم و نمی دانستم آسیب چقدر جدی است
دیده ام. معلمم دستانش را دور بازوهایم حلقه کرد و راه طولانی را در سراسر میدان و به سمت پیمودیم
رفتیم مدرسه و دفتر پرستاری. مردم به من کمک کردند و من را روی پا نگه داشتند.
