x تبلیغات
فرکانس شبکه های استانی و سراسری ایران

کتاب الفیه و شلفیه فارسی + عربی

 دانلود کتاب الفیه و شلفیه

براد الحمد شرحي حمده والصلاة والسلام على اشرف الخلق سيد محمد والأقال المولف حمد اسد به شرط شده بودی که این کتا بنام با بری خود و هر جور رباب جو اول استار به بر دو به داده بودی و ضمادات ممسوحات و حفه ها و محولات و معا جاین و سلومات مرجات و بلوزات میخرد کن از اینکه تقویت ما بر باد با وجود باستان بر آنکه متعلق این رمان از ریت منار خوان و خضابات مستقو المیرا سودات وانا ار ای قر بانیان خوب باشد و آنهایی خشبو سانی و جبال الافربه کند وفوج علا که موقتی و سابونا بود بالله انه ال ان بی رو که با الا ان الام و برای کم است وبا التوفي بایل دور وزانستی درمان محمد المضارب بان جونکه چه انسان دوستی هر بار این دوران بان که نام الا الله در سالی سختی کو تا آن صفات اکرد و زن موجود باشد. او را قایق در جمال دمولوت به کمال توان گفت و کرانون او صاف ان هنر ناقص به همان مقدار در خشن او نقصان بوده باشد و کم اتفاق مرانه جسمیع ان الان نی من بر ا ا ت ان نموده اند چه چیز برای دورانی یا باشد سیاہ کر بسیار بی ام و سیاسی ابر روسیای میانی بیم جهاد بر می اید که سفید داشته باشد

علیه رنگ سفید الالف سیم و سفیر و نان و سفیدی خصی و در وست سر در جانی و مور سر را در سام جد مرکنند و چهار چه می باید د صرف مرا به زبان سرخی لب دریا روی و سرخی المینین و هر چیز باید که در از باشه در رازی کردن در ارت قامت در از موی سر درازی ابر و چهار چه باید و روان باشد. و اخرین ایده و فی اخر میشم و در اخر سینه و مدور بودن را مر و با ریز باید تک میر کے خاف ان کے مواقع گوشی و نیکی سوال بینی تنافع و چهر چیز باید کوچک کو چار مین و دسته و بیران و قدمین و باید کرسی پر دو زانو مستوی و پر و بستان مستوی شانه وقدوة مست در کمال اختلال در و هر وار خوبی متوسرد و گوت بدن مطلب از نک اور سفید بر خرما یک یا جیر جی بری ما یک و اطراف است را بر او به من با رام و خنده آورد

در شمال ملاحت مبشر زیرا که اول جزر و موجبر محبت میشود و بلاست خنده است و آن را ریشم سیاه بیشه و دندان اوکنده در سوریه وفات اور ترقی و نه خوش آیند و ایده استوانه این بهانه چیز رازان بنظر بیاید دولت در مجموع این اوصاف منظم الله بيضاء اربده من الاربعه مراد اربعہ کا لمس الفطائر لها ال منها و اربعة وفقر و اربعة عالت الى الصور و استغلالات منها وايقة طار الهاني البدو والحضر واري سند او را به خافت الرقم حر ان نهایی اس ام اس دار محکم با میان بر زمان خوابه هیچ ز دوردرشنی صورت و موافقت و یا با با و بی ای یار نه بیرون آوران از یکی یا ایک نیند نه مام نام و در حالی برکه باید باندان حفل الشخصی شر و عقد محضر ا از رسول او بود بافت زنانی که خواسته را پاس میرفتم باید که دوش وانان ها بوده اند و وارد و دارو دانش او را به این معلم نمی بینی نال مار مار کر و فر رفت و از سر بدن خوایی اول اطلاع واله امامہ اور ا مراض من حد دختر سلا مشاهده نماید و بدختر اطلاع دالله

حمام محجبه این امر مراد و حضور ای که علیه ملا ته نه به رضا د کند پیسی حمام رفته ترکیب از دور شی ابدا الا ان امه و اون بنجر اور منظر و فضاحت تعلق اولا در بابر و چون اور لا په باب بار بار دید ركة الفتاح رفع المزارع و این خر در میان مور بنارس و جانان حارث اله عبارات صبح کے اوصاف النا اور ابان نود و چونان اور صاف در کسوت الفال و با خوشی آند اس کا بند در تابه من طرقی م الا نور بین راه بند مترجم این رساله از مواه النار مولانا الا نجا چند شورمان به نام بود در روی آن فقرات برای سم البا الله نظلم فسته خور تفر محرومیت و کا میا نوالی غریب نور ارسی وان پرواز اناقه از این مواد از او برای کوه و در ازانوان کان انها در روز کار در مزار یافته و در رکن را با با کسی براش و بیانی ن خیا از تنش ولا الاب از دامن کا بال اور میرکونام ان را برای ای را از بیرونی هش باز میکنه با مرد انداز مسکن از صف سیب دفتر کو کر سات بینیم اره ای شده افتد از سوی کار های آب فرات

شمال ملاحت مبشر زیرا که اول جزر و موجبر محبت میشود و بلاست خنده است و آن را ریشم سیاه بیشه و دندان اوکنده در سوریه وفات اور ترقی و نه خوش آیند و ایده استوانه این بهانه چیز رازان بنظر بیاید دولت در مجموع این اوصاف منظم الله بيضاء اربده من الاربعه مراد اربعہ کا لمس الفطائر لها ال منها و اربعة وفقر و اربعة عالت الى الصور و استغلالات منها وايقة طار الهاني البدو والحضر واري سند او را به خافت الرقم حر ان نهایی اس ام اس دار محکم با میان بر زمان خوابه هیچ ز دوردرشنی صورت و موافقت و یا با با و بی ای یار نه بیرون آوران از یکی یا ایک نیند نه مام نام و در حالی برکه باید باندان حفل الشخصی

شر و عقد محضر ا از رسول او بود بافت زنانی که خواسته را پاس میرفتم باید که دوش وانان ها بوده اند و وارد و دارو دانش او را به این معلم نمی بینی نال مار مار کر و فر رفت و از سر بدن خوایی اول اطلاع واله امامہ اور ا مراض من حد دختر سلا مشاهده نماید و بدختر اطلاع داللهحمام محجبه این امر مراد و حضور ای که علیه ملا ته نه به رضا د کند پیسی حمام رفته ترکیب از دور شی ابدا الا ان امه و اون بنجر اور منظر و فضاحت تعلق اولا در بابر و چون اور لا په باب بار بار دید ركة الفتاح رفع المزارع و این خر در میان مور بنارس و جانان حارث اله عبارات صبح کے اوصاف النا اور ابان نود و چونان اور صاف در کسوت الفال و با خوشی آند اس

کا بند در تابه من طرقی م الا نور بین راه بند مترجم این رساله از مواه النار مولانا الا نجا چند شورمان به نام بود در روی آن فقرات برای سم البا الله نظلم فسته خور تفر محرومیت و کا میا نوالی غریب نور ارسی وان پرواز اناقه از این مواد از او برای کوه و در ازانوان کان انها در روز کار در مزار یافته و در رکن را با با کسی براش و بیانی ن خیا از تنش ولا الاب از دامن کا بال اور میرکونام ان را برای ای را از بیرونی هش باز میکنه با مرد انداز مسکن از صف سیب دفتر کو کر سات بینیم اره ای شده افتد از سوی کار های آب فرات{|{{

کتاب الفیه و شلفیه بدون سانسور

کتاب دو قرن سکوت چاپ اصلی

 ، «فلسفه» در بروجرد منتشر شد.
در سال 1324 پس از آبنکامه،
وی در آزمون ورودی دانشکده علوم مقمول و مقمول و دانشکده ادبیات رتبه اول را کسب کرد و وارد گروه ادبیات فارسی دانشگاه تهران شد. که در
در سال 1327 دوره کارشناسی ادبیات فارسی را با رتبه اول به پایان رساند و سمال باممد وارد شد.
دوره دکتری، گروه ادبیات دانشگاه تهران، گردی. در سال 1334 توسط الزمان فروزانفر از رساله خود تألیف شد
«نقد الشوع، تاریخ و اصول الآب» (نقد الشعر، تاریخ و اصول الآب)، زیر نظر.
دکتر دی دیکوتر زری. ناکوموب در سمل، 1330 در کنمار، عماد، اثر فازملی اسمر،
مانند محمد معیی، پرویز ناطل خامنلر، غلمحسین صمدیقی و آبماس زریماب بمرایی / 12 دو قرن سکوت مشارکت.
در طبره، ترجمه مقاله دائر، حلمعارف اسلام. (طبا هلن، د.، ک.، دوات ش. د.،
از سال 1335 با رتبه کمر خمود، دانشگاه تهران، آبغماز کومرد و احمد،
تدریس تاریخ اسلام، تاریخ ادیان، تاریخ کولام و تاریخ تسموف در دانشکده ادبیات و
الهیات، دکتر دکوتر زری، ناکوب چندی و
همراهی نمایشی با تدریس پرداخت، تی دکوتر در لیسه تهاماران و آموزشکده فنی هان. زرین کوب از سال 1341 به بعد معلم پاره وقت بود
در دانشگاه تهران در دانشکده هیهای هن، دی، پاکوسمتا، ن.، آبکوسمفور، دی، سامورب، ن.، پرینسمون، و… و
پرداخت، ت.دکتر.
زرین کوب در بسیاری از مجامع و مجامع علمی شمرکوت حضور داشته است
امراد سامخانرانی را نماینده ایران خطاب کرد. از ایمن میمن
پنجمین کنگره اسلامی در بغداد، بیست و ششمین کنگره بین المللی مستشرقان در دهلی و کنگره
تاریخ ادیان در ژنم و مجلس اعظم
کنگره بین المللی علوم تاریخی در وین.
حافظ شیرازی در دوشنبه تاجیکسماماته،
کنگره بزرگ نظمیه در
ایتالیا و بعداً در ایالات متحده، مجمع عمومی
از ویراستاران تاریخ تمدن از
مردمان آبسمیان مرکومزی
در پماری، س. جناب خوجموی کورمانی در کورما، و
همایش مشترک اقوام آبسیان در تهران که برخی از این مجامع شامل م.
دکوراتور زرین کوب در سا لاهای ابخر عمر
قفسه کتاب خود را به قفسه کتاب زادگاهش شمهر بروجرد اهدا کرد. وی در 24 شیمریور 1378 پمس از سما لها فامالیت در مزرعه تماری خ.
ادبیات و تصوف در سن ۷۷ سالگی در تهران، دیده از جهان فروبس، تی.
1330 دو قرن سکوت کوتاه درباره نویسنده و این ک

کتاب دو قرن سکوت چاپ اصلی

رمان معشوقه فراری استاد

 رمان معشوقه فراری استاد
 

رمان معشوقه‌ی فراری استاد پارت 1 این رمان شامل زیرسلسله‌هایی به نام‌های "معشوقه‌ی جاسوس" و "فصل دوم" نیز است و امتیاز 4.2 از 95 نظر دهنده دریافت کرده است. 

 

 رمان معشوقه‌ی فراری استاد پارت 28 دارای شرحی است درباره‌ی صدای مهرداد که نزدیک گوش می‌شنود و از نشاط خود لذت می‌برد. 

 

 رمان معشوقه‌ی فراری استاد پارت 43 درباره‌ی بی‌حوصلگی و درده

 

 

 

«معشوقه‌ی فراری استاد» یک رمان عاشقانه و پرماجرا است که داستان زندگی یک دانشجوی دانشگاه به نام «مطهره» را روایت می‌کند. او با استاد خود به نام «مهرداد» رابطه‌ای پنهانی دارد که این رابطه برای هر دو طرف دردسرساز می‌شود.

 

داستان رمان

مطهره از پدر سختگیر و مادر بیمارش فراری است و برای تامین هزینه‌های زندگی و درمان مادرش به دنبال کار می‌گردد. او پس از آشنایی با مهرداد، با وی رابطه‌ای عاشقانه برقرار می‌کند 

. اما این رابطه پنهانی به دلیل موقعیت استاد-دانشجو بودن آن‌ها، مشکلات فراوانی را به وجود می‌آورد 

.

 

دشواری‌های پیش رو

مطهره و مهرداد مجبور می‌شوند رابطه خود را از همه پنهان کنند، اما شخصی به نام «نیما» از این رابطه مطلع می‌شود و آن‌ها را تهدید می‌کند 

. آن‌ها برای فرار از این وضعیت، طرح‌های مختلفی را می‌ریزند، اما همیشه با مشکلات جدیدی روبرو می‌شوند 

.

 

اوج داستان

در اوج داستان، نیما مطهره را ربوده و شکنجه می‌کند 

. مهرداد برای نجات او تلاش می‌کند و در نهایت موفق می‌شود او را از چنگال نیما نجات دهد. پس از این ماجرا، آن‌ها تصمیم می‌گیرند برای همیشه فرار کنند 

.

 

رمان «معشوقه‌ فراری استاد» داستانی جذاب و پرهیجان است که خواننده را تا انتها درگیر می‌کند.

 

دانلود کتاب سوزاندن تاج ها

دانلود کتاب سوزاندن تاج ها

 
 
دانلود کتاب سوزاندن تاج ها

وقتی جادوی کهن بیدار می‌ شود و خون پادشاهی با شورش گره می‌ خورد ، دو خواهر در می‌ یابند که بعضی تاج‌ ها برای بر سر رفتن نیستند ، برای سوختن‌ اند.

کتاب سوزاندن تاج ها ( Burning Crowns ) اثر کاترین دویل و کاترین وبر می باشد.

 
 

دانلود کتاب سوزاندن تاج ها

 
دانلود ( PDF )
دانلود ( APK )
دانلود ( صوتی )
پشتیبانی
حذف
 

دانلود کتاب زن سی ساله

 

دانلود کتاب ماتیلدا ( انگلیسی )

 

دانلود کتاب قوی سیاه

 

دانلود کتاب هنر آشپزی رزا منتظمی

 

دانلود کتاب آوای وحش

 

دانلود کتاب فواید گیاهخواری

 

دانلود کتاب روح گریان من

 

دانلود کتاب باآخرین نفس هایم

 

دانلود کتاب ژرمینال

 

دانلود کتاب شهر خرس

 

دانلود کتاب سوزاندن تاج ها

فصل اول
رن گرینراک” توی اتاق خوابش تو برج غربی قصر “آناداون” جلوی پنجره ایستاده بود و طلوع”
ماه رو بالای درختا تماشا می ِ کرد. آسمون یه آبی خیلی تیره بود با یه عالمه ستاره ریز. شب

آرومی بود، ولی رن یه حس عجیبی داشت، انگار پادشاهی “ایانا” آروم نبود و فقط داشت
.نفسشو حبس میکرد

صدای “رز” سکوت رو شکست: «تموم شد این ماه ماه کردنات؟ یه کم کمک من کنی بد
نیست!» رز اونور اتاق داشت کمد لباساش رو زیر و رو میکرد. «واقعا تا حالا اینقدر بهم

دانلود کتاب سوزاندن تاج ها

»!ریختگی ندیده بودم
تور سلطنتیشون فقط چند ساعت پیش تموم شده بود و رن رسیده بود قصر و دیده بود که

.بالاخره بازسازی اتاق خوابش تموم شده. حالا دیگه یه جای مخصوص به خودش داشت
.البته رز هم همون لحظه گیر داده بود که باید یه سرکی بکشه

دیوارهای سنگی رو با پردههای رنگی با طرح ملکهها و پادشاههای جادوگر قدیمی پوشونده بودن،
و کف اتاق هم یه فرش بزرگ پهن شده بود. یه تخت چوبی بزرگ با یه سایهبون توری وسط اتاق

دانلود کتاب سوزاندن تاج ها

بود، و یه کمد لباس خیلی بزرگ تمام دیوار کنار در رو گرفته بود. یه میز آرایش خوشگل هم کنار
حموم بود که کشوهاش پر بود از کرم و سایههای رنگی، انواع رژگونه و برس، و اونقدر جواهر

.که میتونست یه کشتی کوچیک رو غرق کنه
رن دلش میخواست زود بخوابه تو اتاق خواب جدیدش، ولی رز که از موفقیت اولین تور

سلطنتیشون پر انرژی بود، نمیتونست آروم بگیره. برای همین، یه پروژهی دیگه رو شروع کرد
– یه نظم اساسی دادن به کمد لباسهای رن. هر از گاهی، یه شلوار سرکش یا یه چکمهی کثیف

دانلود کتاب سوزاندن تاج ها

.از اینور به اونور پرتاب میشد
»رن برای سومین بار گفت: «چرا این کارو فردا انجام نمیدیم؟

»یا اصلا هیچ وقت؟«
رز در حالی که دماغشو از دیدن یه لباس گلی جمع میکرد، زیر لب گفت: «نه، نه، نه. باور کن

وقتی تموم بشه خوشحال میشی. رن، واقعا چطوری همه چی رو گلی کردی؟ تو که هنوز این
»!لباسو نپوشیدی

دانلود کتاب سوزاندن تاج ها

رن با یه حس زودگذر به یاد آورد که یه شب توی تور، از سر بیحوصلگی، رفته بود توی صندوق
…مسافرتیش قایم شده بود تا بپره بیرون و

.رز رو ترسوند، جوری که خواهرش یه جیغ بنفش کشید و نگهبانا سراسیمه اومدن
شاید بهتر بود اول پوتینهای سفرشو درمیاورد و اون همه لباس خوشگل و نو رو نجات میداد.

ولی آخه اون از گل و لای و شن و کثیف کاری بدش نمیومد
بعضی وقتا، وسط عظمت شاهانه قصر، دلش واسه ساحلهای وحشی ارثا تنگ میشد، واسه

دانلود کتاب سوزاندن تاج ها

بوی نمک دریا که تو باد میومد، واسه صدای لذتبخش خرت خرت برگهای پوسیده تو جنگلهای
اطراف و حس زبری پوست درخت زیر انگشتاش وقتی از درختا بالا و بالا و بالاتر میرفت، تا

.جایی که به بالای درختا میرسید و میتونست تا افق رو ببینه
.رز یه آه کشید و به لباس لکهدار دیگهش نگاه کرد، بعد یه نگاه معنیدار به خواهرش انداخت

یه لحظه رن فکر کرد از پنجره بره بیرون، از برج پایین بره و به صحرا فرار کنه، ولی پاهاش درد
میکرد و ارزش اینو نداشت که بعدش بخواد با عصبانیت بقیه روبرو بشه. پس به جای اون، مثل

دانلود کتاب سوزاندن تاج ها

.یه بچه قهر کرده به ماه اخم کرد
یه باد سرکش وزید و یه جورایی هوا سرد شد. وقتی دستشو دراز کرد تا پنجره رو ببنده، یهو

عکس خودشو تو شیشه دید. یه جوری شد، از رنگ پریدگی صورتش، از گودی گونههاش، از اون
رگه سفید جدید تو موهاش بدش اومد. اینا نشونه عزاداریش واسه از دست دادن بانبا بود، و یه

یادآوری تلخ که دنیایی که توش بزرگ شده بود، دنیایی که مادربزرگ مهربونش ازش محافظت
میکرد و راهنماییش میکرد، دیگه اون دنیایی نیست که الان توش زندگی میکنه. یه یادآوری از

دانلود کتاب سوزاندن تاج ها

.اون شکاف تو قلبش بود
ولی دنیای دور و بر رن خیلی وقته به راه خودش ادامه داده بود. بیشتر از دو ماه از نبرد آناداون

گذشته بود، جایی که دوقلوها با شورشیهایی که میخواستن سرنگونشون کنن جنگیده بودن. رن
نفرین باستانی رو شکسته بود که یه زمانی پنج رشته جادوشون رو از هم جدا کرده بود – طوفان،

افسون، جنگجو، شفا و بینش. این باعث شده بود که همه جادوگرهای ائانا بتونن روی هر رشته
کنترل داشته باشن، همونطور که یه زمانی قبل از اینکه اون قدرتها ازشون گرفته بشه، توسط

دانلود کتاب سوزاندن تاج ها

اجداد شیطانیشون اوناق استارکرست طی یه جنگ علیه خواهر دوقلوی نیکوکارش ارثا، بیشتر
.از هزار سال پیش، از هم جدا شده بود

رن و رز با هم از تخت و تاجشون دفاع کرده بودن. بعدش، تصمیم گرفته بودن به کسایی که از
ترس خودشون و جادوگرهای دیگه شورش کرده بودن، رحم کنن، تا بتونن پادشاهی رو به یه

.کشور صلحآمیز تبدیل کنن
.تا اینجا که خوب پیش رفته بود. اما ته دل رن، احساس صلح و آرامش نمیکرد

دانلود کتاب سوزاندن تاج ها

رز اعلام کرد: «این کاملا بی فایدهاس.» حالا دیگه سر پا بود و به کمد لباسهای رن زل زده بود،
»…انگار که کمد بهش توهین شخصی کرده. «اول

:باشه، اینم ترجمه عامیانه و روون
“.رسیدگی به کارهای جدید: “حالا که برگشتیم، باید خیاط مخصوص خودتو داشته باشی

رن، پنجره رو محکم بست و گفت: “اتفاقاً منم موافقم
ِو
.”

دانلود کتاب سوزاندن تاج ها

ُرز ادامه داد: “خوشبختانه، من یه خیاط سراغ دارم. میدونی، همین لباسی که تنمه رو اون
دوخته؟” چرخید تا لباسشو نشون بده. حتی بعد از یه سفر خسته ُ کننده هم، رز درست مثل یه

پرنسس به نظر میرسید، با یه لباس صورتی که روش با نخهای طلایی گلدوزی شده بود.
موهاش فر خورده بود و یه گل رز از رو صورتش کنار زده بودتشون. چشماش مثل زمرد سبز و

رن رو مرتب میکرده، گل انداخته بودن.
براق بودن و گونه هاش از بس که داشته لباسای و

کتاب ۳۶۵ روز بدون تو

دانلود کتاب ۳۶۵ روز بدون تو

 
 
دانلود کتاب 365 روز بدون تو

این شاهکار یک کتاب در ژانر عاشقانه می باشد که نویسنده ، آن را در قالب شعر به طرز شگفت انگیزی بیان کرده است. کتاب ۳۶۵ روز بدون تو  ( ۳۶۵ days without you ) اثر آخیرا می باشد.

 
 

دانلود کتاب ۳۶۵ روز بدون تو

 
دانلود ( PDF )
دانلود ( APK )
دانلود ( صوتی )
پشتیبانی
حذف
 

دانلود کتاب سگ ولگرد

 

دانلود کتاب الفیه و شلفیه

 

دانلود کتاب پیرمرد و دریا

 

دانلود کتاب هنر جنگ

 

دانلود کتاب قوی سیاه

 

دانلود کتاب فواید گیاهخواری

 

دانلود کتاب روح گریان من

 

دانلود کتاب باآخرین نفس هایم

 

دانلود کتاب ژرمینال

 

دانلود کتاب شهر خرس

 

دانلود کتاب ۳۶۵ روز بدون تو

خواندن یک کتاب خوب مانند همراهی با افراد خوش اخلاق است.
دکارت یک آرزوی خوب را برای کسانی که از داستان‌های معمایی خسته شده‌اند و انسان هستند، ارائه کرده است. سخن مترجم: با نام خدا، ای غم، از سینه برو برو؛ چرا که لطف یار در حال آمدن است. ای دل، تو نیز از من برو برو؛ چرا که آن دوست دلباخته در حال آمدن است.مولانا، غزلیات شمس. آثار ادبی، همچون آینه‌ای است که تمام نشان می‌دهد؛

به عبارت دیگر، آن معرف اصلح جوامع است و به نظر نویسنده این نقش را تا به حال داشته و خواهد داشت. به طور کلی، هنر تصویرسازی و ارتباط است. البته، در این زمینه به عنوان یک شاخه از هنر، شعر به موارد بیشتر و صریح‌تر و دیده‌شدنی‌تر از هنر دیگر پاسخ می‌دهد. در طول تاریخ، شعر فارسی نقش بزرگی را با توجه به عوامل مختلف که ممکن است در اینجا ذکر نشوند، داشته و همچنان دارد.

بطور آشکار، یکی از ویژگی‌های برجسته جهان مدرن، چهره‌ای کاملاً سخت و بی‌انسانی است. اما به طور همزمان، ویژگی مهم دیگرش کاملاً متضاد است؛ مهربانی، شفقت، دوستی و عشق که به معنای واقعی انسانیت وجود دارد. این ویژگی‌ها اصلًا در جامعه‌ای ریشه‌دار است که در حال گسترش است و مدت‌هاست که مبارزه‌ای زیبا، ساده و عاشقانه علیه این ویژگی بی‌انسانی را آغاز کرده است.

در تمام تاریخ، سیاه و سفید، نور و تاریکی، عشق و دشمنی همواره به همراه یکدیگر بوده‌اند. این دو جنبه به شکل موازی و پیوسته در حرکت بوده و خواهند بود. در واقع، وجود هر یک از این مفاهیم نیاز به وجود دیگر را دارد. بنابراین، اصولاً بنیان هستی بر پایه اصل نیکی، روشنایی و عشق قرار دارد. شخصیت برجسته‌ای که در شعر معاصر مشاهده می‌شود، با توجه به شرایط فعلی، سادگی و زیبایی استثنایی عاشقانه و مهرورزانه را نشان می‌دهد.

این نوع عشق انسانی همواره در روابط انسانی وجود دارد و خواهد داشت؛ در روابط مثل پدر و مادر، فرزندان، همسران، همکاران و غیره.حتی در وجود خویش، حتی در جهانی که بیرون از دید انسان است، وجود هر چیزی اعم از حیوان، گیاه، خاک و سنگ به طور روشن قابل مشاهده است و پایداری و ثبات وجود به طور کلی بر آن استوار است، بدون هیچ گونه تردیدی.

به علاوه، این ویژگی‌ها بر تمام کلمات، عبارات و جملات شاعرانه در مجموعه‌ای که در اختیار خواننده گرامی قرار دارد، تأثیرگذار است. در نهایت امیدوارم که توانسته باشم ترجمه‌ای روان و دقیق از آن به زبان فارسی ارائه دهم.

من احساس می کنم که باید در روز اول، اول ژانویه ۲۰۱۷، خداحافظی معنی داری می داشتیم.

روز دوم، چرا اینقدر برای من وقت گذاشتی، اگر قصد نداشتی شب بمانی؟ آه
روز سوم به یاد تمام نقشه هایی که دیگر وجود ندارند گریه می کنم. اگر می خواهید به این هدف برسید، می توانید آن را انجام دهید.
روز چهارم متوجه شدم که من آنقدرها برات مهم نیستم.

در روز پنجم، احساس کردم این مدت طولانی نخواهد بود. من از اولین مکالمه مان چنین احساسی داشتم و نمی توانستم امیدوار باشم که حداقل این بار اتفاق خوبی بیفتد. اگر می خواهی این اتفاق بیفتد، خدا به او گفته این کار را بکند. سلام

روز ششم: می ترسم بعد از تو هیچ چیز به من احساس عشق مشابهی ندهد. ق به نظر رسید در روز هفتم احساس ناراحتی و عصبانیت می کنم اما همچنان احساس می کنم دلم برایت تنگ شده است. آیا می بینید که وقتی احساس می کنم اینطور نیستم چقدر این احساس غم انگیز است؟ آیا میدونی چقدر احساس بدبختی و نامیدی بهم دست میده؟

روز هشتم: بازگشت به ندانستن کسی که به اعماق روح شما نگاه کرده سخت است. سسی که روح شما را دیده اید؟
روز نهم احساس خوبی ندارد، اما اشکالی ندارد، زیرا شما خوب هستید، و این چیزی است که اهمیت دارد.

او چیزی شبیه به آنچه که می گفت در سانفرانسیسکو اتفاق افتاد گفت و او این کار را کرد. هکه مهمه.
روز دهم شما چیز خاصی دارید و هرگز نمی خواهید آن را از دست بدهید. چون می دانم که هیچ کس دیگری آن را پیدا نخواهد کرد. او از من خواست که این کار را انجام دهم. خیلی راحته

کاش هیچ وقت خیره یشدم. او دوازدهمین روز را در نیویورک گذراند، جایی که جلسه ای در انتظار او بود.
اگر می خواهید به این هدف برسید، همیشه می توانید آن را انجام دهید. سلام
او می خواست او بداند: زمانی که او ۱۴ ساله بود، در ۱۴ سالگی، او مرکز توجه بود.
اگر می خواهید فرزندتان در مورد کاری که می خواهید انجام دهید هیجان زده شود، او گفت:

در پانزدهمین قسمت از فیلم ناپدیدشدگان در پانزدهمین ماه زندگی خود کاندیدای نامزدی ریاست جمهوری آمریکا می شود. او در سن ۱۶ سالگی ظاهر شد که برای کار آماده بود. اگر می خواهید بدانید چگونه می توانید

این کار را انجام دهید. هنگامی که ۱۶ ساله شدید، می توانید گزینه مناسب خود را انتخاب کنید. و اگر می خواهید این اتفاق بیفتد، می توانید مطمئن باشیدکه این اتفاق خواهد افتاد. او در حالی که به سانفرانسیسکو رفت و آمد داشت ۱۷ ساله شد. اگر می خواهید به این هدف برسید، می توانید آن را انجام دهید.هفده سال پیش، او به سانفرانسیسکو رفت و آمد داشت. او ۱۸ روز و ۱۲ روز در سال را سپری می کرد. ستم یا کجا باشی همیشه تو خواهی بود این مهم نیست.

برای من اتفاق می افتد
یا با تو
مهم نیست چه باشد، من همیشه دوستت خواهم داشت
روز ۱۸
مهم نیست کجا هستم، تو همیشه آنجا هستی
یا هر کجا که هستید
مهم نیست چه اتفاقی برای من می افتد
یا با تو
در هر شرایطی
من همیشه دوستت خواهم داشت
روز ۱۹
ای کاش مال من بودی، چگونه می توانم قلبم را پست کنم؟
روز ۲۱

من اینجا هستم، دو سال بعد، هنوز هم مثل قبل دوستت دارم
روز ۲۲
میخواستم بهت بگم
دلم برات تنگ شده بود
اما من می دانم
چیزی نیست
تغییر خواهد کرد
پس ادامه دادم
بازی کردن
من نکردم

روز ۲۳
حتی وقتی با تو بودم باز هم دوست داشتم ببینمت، همیشه به این فکر می کردم که بعدش کی می بینمت، حتی وقتی کنارم بودی.
روز ۲۴
دوستت دارم، همیشه دوستت داشتم، حتی زمانی که نتوانستی به من محبت کنی
روز ۲۴
دوستت دارم، همیشه دوستت داشتم، حتی زمانی که نتوانستی به من محبت کنی
روز ۲۵

دوست من، من همیشه تو را دوست داشتم، حتی زمانی که نتوانستی من را دوست داشته باشی.
روز ۲۵
نمی دانم چه بگویم جز اینکه خداحافظی با تو دلخراش بود.
روز ۲۶
اما اگر نخواهم داستان ما دیگر تمام شود چه؟
روز ۲۶
اما اگر نخواهم داستان ما دیگر تمام شود چه؟
روز ۲۷
تو یار من بودی، اما قرار نبود با هم باشیم
روز ۲۸

دانستن اینکه کسی برنمی گردد به این معنی نیست که از انتظار دست بردارید.
روز ۲۹
این سخت ترین کار است وقتی باید از کسی دست بکشی چون یکی از تو دست کشیده است
روز سی ام
این که باید از تو دست بکشم بیشتر دردناک است
زیرا تنها دلیلی که من از تو دست می کشم این است که مدت ها پیش از من دست کشیدی.
روز سی ام
این که باید از تو دست بکشم بیشتر دردناک است
زیرا تنها دلیلی که من از تو دست می کشم این است که مدت ها پیش از من دست کشیدی.
روز ۳۱

?میتونم بپرسم چرا؟
چرا من را فریب دادی چرا دروغ پشت سر هم به من می گفتی، هیچ چیز نمی تواند جبران کند و نمی تواند بهانه ای باشد؟
چرا این را به من گفتی؟
?میدونم درست نیست
چرا قول دادی
می دانستی که می شکند.
در نهایت
روز ۳۱
واقعا میتونم بپرسم چرا؟
چرا فریبم دادی
چرا همه اینها را به من گفتی در حالی که می دانی واقعیت ندارند؟
چرا قول دادی؟

میدونستی میشکنه؟
چرا مدام دروغ پشت دروغ گفتی؟
هر کاری که با من کردی هرگز به آشتی منتهی نخواهد شد
در نهایت
لطفا بابت هر کاری که با من کردی عذرخواهی کن
روز ۳۲
چگونه می توانم کسی را که مرا خوب کرد و در عین حال شکستم را فراموش کنم؟
روز ۳۳

می خواهم بدانم وقتی اسم من را می بینید چه فکر می کنید؟
روز ۳۴
تا حالا به کسی گفتی دلت برام تنگ شده؟
روز ۳۵
چون فاصله ام را حفظ می کنم،

صفحه قبل 1 صفحه بعد